داس مِه نو
داس مِه نو
داس مِه نو
نويسنده: محمد حسن شجاعي
همه آن چه مي خواستيد درباره رويت هلال ماه نو بدانيد؛ آن هم به زبان ساده و کاملاً کاربردي!
يگانه قمر زمين
هميشه 50 درصد سطح ماه در معرض نور خورشيد قرار دارد. ميزان ناحيه روشن ماه، به موقعيت ماه نسبت به زمين و خورشيد بستگي دارد. اندازه ناحيه قابل رؤيت، از کاملاً تاريک تا ماه کامل متغير است. اين دوره کامل هشت مرحله دارد که اهله ماه ناميده مي شوند. چرخه اهله ماه، هر 29/53 روز کامل مي شود.
خورشيد خود مي درخشد، ماه را از اين رو مي بينيم که خورشيد به آن مي تابد. اگر آن روي ماه که به سوي ماست، به طور کامل مورد تابش خورشيد قرار گيرد، ما ماه را به صورت قرص کامل و به عبارت ديگر در حالت بدر مشاهده مي کنيم. اگر نور خورشيد فقط قسمتي از آن روي ماه را که به سوي ماست در برگيرد، ما ماه را بر حسب ميزان تابش نور به صورت هلال باريک نوري، نيم قرص و يا به صورت يک گلوله تقريباً گرد نوراني مي بينيم. اين پديده هاي نوري را فازها يا صورت هاي مختلف ماه مي نامند.
هنگامي که ماه در جهت تابش خورشيد قرار گيرد، ديده نمي شود، زيرا در تابش شديد خورشيد محو مي شود و علاوه بر اين، آن روي ماه که به سوي ماست مورد تابش واقع نمي گردد. اين وضعيت را ماه نو مي ناميم. اکنون ماه بر روي مدار خود به حرکت ادامه مي دهد و پس از چند روز به طور محسوسي در سمت چپ و يا در شرق خورشيد واقع مي شود. در اين وضعيت قسمت کوچکي از نيمه رو به زمين ماه، تحت تابش نور خورشيد قرار مي گيرد. در اين دوران ماه را در اوايل شب به صورت داس باريکي که البته روز به روز بر قطر هلال آن افزوده مي شود، مشاهده مي کنيم، زيرا در اين وضع ماه بعد از خورشيد غروب مي کند.
تقريباً يک هفته پس از ماه نو، از ديد ناظر زميني، ماه دقيقاً از پهلو مورد تابش نور خورشيد واقع مي شود. در اين حالت انسان نيمي از ماه را تاريک و نيم ديگر را روشن مي يابد؛ اين وضعيت نيم ماه افزاينده يا ربع اول ناميده مي شود. دوباره يک هفته بعد، ماه از ديد اين ناظر، دقيقاً در مقابل خورشيد قرار مي گيرد. در اين حالت ماه به صورت قرص کامل نوراني مي شود، که به آن بدر (يا در اصطلاح عاميانه ماه شب چهادهم) مي گويند.
از اين حالت به بعد از قطر قسمت نوراني ماه کاسته مي شود. تقريباً هفت روز پس از بدر، دوباره نيم ماه دوم يا ربع آخر حادث مي شود. ماه در اين حالت از ديد ناظر زميني اکنون در سمت راست يا در غرب خورشيد قرار دارد و به عبارت ديگر قبل از طلوع خورشيد در آسمان صبحگاهي پديدار مي شود، تا بالاخره دوباره به وضعيت ماه نو مي رسد.
شرحي بر تأثير چشم انسان در رصد هلال
شايد شما با دو مشخصه مهم در رويت اجرام سماوي و به خصوص هلال ماه برخورد کرده اند يکي انکسار و ديگري اختلاف منظر.
انکسار همان تمرکز تصوير بر روي شبکيه است، ما مي دانيم در افق بر اثر لايه هاي ضخيم جو نوري که مي خواهد به چشم ما برسد بيشتر از نقاط ديگر مي شکند، لذا يک منجم به هنگام رصد بهتر است، اين عامل مهم را مدنظر قرار داده و با در نظر گرفتن شکست نور رصد دقيق تري را داشته باشد.
هنگام تولد عدسي چشم انسان بسيار قابل انعطاف و نرم است با شل شدن زنول يا همان الياف ظريفي که از جسم مژگاني به محيط عدسي کشيده شده اند، عدسي به شکل کروي در مي آيند و در نتيجه با افزايش قدرت انکساري آن، امکان ديد نزديک و واضح فراهم مي آيد. بدين معني که اگر يک نوزاد مي توانست بخواند و حرف بزند حروف ريز چسبيده به چشم را واضح مي ديد و به راحتي آن را مي خواند در حالي که با گذشت چندين سال عدسي به تدريج نرمي خود را از دست داده و در دهه پنجم زندگي انسان براي مطالعه نياز به عينک دارد.
نور پس از عبور از قرنيه ــ مايع زلاليه ــ عدسي و مايع زجاجيه به شبکيه مي رسد (شبکيه از دو سيستم تشکيل يافته، سيستم استوانه ها که با حساسيت به نور و حرکت مشخص مي شود و سيستم مخروط ها که با وظايف عالي تر قدرت بينايي و دريافت رنگ سرو کار دارد) سپس مغز انسان نور، رنگ، جسم و يا... را درک مي کند. بديهي است اين ادراک به خاطر يکسان نبودن چشمان افراد با يکديگر فرق کرده و براي همين است که ميزان دقت افراد و توانايي آنها در ديدن اجسام تفاوت دارد، در مرحله بعدي تجربه و نوع ابزار است که بين دو رصد گر تفاوت به وجود مي آورد، اين موضوع فقط در انسان مصداق ندارد. مثلاً در پرنده اي مثل عقاب شکل و نوع عدسي طوري ساخته شده تا اين پرنده بتواند حدود 40 برابر بيش از انسان ديد و توانايي تفکيک اجسام را داشته باشد. زيرا اکثر مواقع در حيطه استحفاظي خود قرار دارد.
نتيجه: در بهترين شرايط، چشم انسان تا يک حدي مي تواند اجسام را در دور دست ديده يا دو جسم در کنار هم را از همديگر تفکيک و از همه مهم تر دو منبع نور را در افق از همديگر متمايز سازد و اين حد کاملاً قابل اندازه گيري و از همه مهم تر محدود است هر چند که ميزان آن در افراد مختلف تفاوت دارد.
مثال: فرض کنيم ميزان روشنايي آسمان در زماني که خورشيد 2 درجه زير افق قرار گرفته x و ميزان روشنايي هلال ماه کمي کمتر از x است، چون روشنايي محيط بر روشنايي هلال غالب است، بعيد است بتوانيم در آن لحظه هلال را در افق ببينيم، ممکن است تصور شود که مي توان با ابزار بسيار دقيق مثل تلسکوپ هاي مدرن با قدرت بالا هلال ماه را رويت کرد. در صورتي که چنين نيست. به همان مقدار نيز نور محيط وارد ابزار و در نتيجه وارد چشم ما شده و نتيجه همان است که گفته شد. حال اگر ميزان روشنايي افق با ميزان روشنايي هلال ماه برابر شد چه مي شود؟ در آن وقت امکان ديدن هلال با چشم غير مسلح نيز بعيد به نظر مي رسد. زيرا درست نور محيط و نور هلال برابرند و همان طور که گفته شد، چشم و در نهايت مغز انسان نمي تواند دو منبع نور با يک ميزان و اندازه را از همديگر تشخيص دهد و اين حالت در چشم غير مسلح قطعي، ولي در موارد نادري با چشمان مسلح امکان پذير است. به شرطي که از فيلترهاي مخصوصي استفاده شود که بتواند نور قرمز و نارنجي محيط را کم و نور هلال را واضح تر کند. در واقع فيلترهاي مخصوص، رنگ محيط را کمرنگ تر کرده و در آن موقع احتمال اين که بتوان نور هلال را از نور زمينه تشخيص داد، وجود دارد. اما درصد آن بسيار پايين و از اين حالت در شرايط خاص و استثنايي بايد استفاده کرد. رويت در اين حالت تابع شرايط و حالات خاص خودش است، حال اگر قدري هوا تاريک تر شد به طوري که به ميزان بسيار کم، ميزان نور هلال از ميزان نور زمينه بيشتر شد، آن وقت اينجا ميزان قدرت چشمان افراد است که مي تواند قدرت عمل خود را نشان دهد به خصوص با چشم غير مسلح. در واقع تمام توضيحاتي که در بالا گفته شد در اينجا مصداق پيدا مي کند، نکته مهمي که بايد به آن اشاره کرد رويت با ابزار است، دو ابزار با يک قدرت پيش رو داريم. يکي يک دوربين دوچشمي 120 در 20 و ديگري با همين قدرت اما تک چشمي، هر دو وسيله در اختيار دو رصدگر با يک تجربه برابر و با قدرت ديدي به يک اندازه، آيا هر دو ابزار يک کار برابر را انجام مي هند؟ قطعاً خير، ابزار دو چشمي نور را از دو منبع با توصيفي که گفته شد به مغز رسانده و مغز ما تصوير آن جسم را بهتر درک خواهد کرد، تجربه براي اينجانب ثابت کرده علاوه بر اين که دوربين دو چشمي از عدسي ساخته شده و مزيت بيشتري نسبت به آينه دارد. بنابه دلايلي که گفته شد مغز ما قدرت درک و وضوح اجسام را با دو چشم بيش از يک چشم خواهد داشت.
حال ببينيم وضعيت رصد زماني که خورشيد در آسمان قرار دارد يا هنوز غروب نکرده چگونه است، همان طور که گفته شد، ميزان ديد انسان محدود و در افراد مختلف نيز متفاوت است. مردمک چشم انسان حداکثر تا حدود 7 ميلي متر باز مي شود، هر چه شدت نور بيشتر باشد، مردمک بسته تر و هر چه از ميزان نور کاسته شود مردمک بازتر مي شود، زماني که يک رصد گر در روز به دنبال هلال مي گردد با تغييراتي که خود رصدگر براي چشمان خودش صورت مي دهد (چون شدت نور محيط اطراف بيشتر از زمان غروب خورشيد است با هر چرخشي به اطراف يا نگاه کردن به چشمي تلسکوپ يا دوربين باعث تغيير در شدت نور محيط اطراف مي شود). اين تغييرات ناگهاني نور تأثير شديدي بر مردمک چشم دارد و اگر اين کار ادامه پيدا کند، به سرعت چشمان رصدگر خسته و احتمال خطا زياد مي شود. لذا استفاده از محيط بسته با سقف قابل تحرک مثل رصدخانه و در صورت عدم دسترسي به آن استفاده از پتو و امثال آن براي عادت دادن چشم به ميزان مشخصي از نور محيط و درصد بيشتري براي يک رصد موفق، کمک زيادي است.
گفته شد هر چه مسير نور در داخل جو طولاني تر باشد، نور کمتري به چشمانمان مي رسد و مي دانيم مسير نور هر چه از سمت الرأس به افق نزديک شود طولاني تر و رويت جرم سخت تر خواهد شد به همين دليل است که در سمت الرأس انکسار نور يا وجود ندارد يا بسيار کم است.
محاسبات نشان مي دهد هر چه از افق فاصله بگيريم آسمان شفاف تر مي شود به طوري که در سمت الرأس، آسمان حدود 11 برابر شفاف تر از لبه افق است. هرچه اختلاف سمت بيشتر و دو جرم ماه و خورشيد در يک ارتفاع باشند، هلال بهتر رويت خواهد شد. اگر از هم ارتفاعي گذشت، دو حالت وجود دارد: رويت قبل از مقارنه و رويت بعد از مقارنه که در مبحث بعد راجع به آن و همچنين رويت هلال شامگاهي و صبحگاهي مفصل تر صحبت خواهيم کرد.
رويت هلال بعد از غروب خورشيد
معني رويت هلال شامگاهي بدين صورت است که هلال ماه در افق غربي دقايقي بعد از غروب خورشيد رويت شود. هر چند که مي توان براي هلال هاي که داراي بخش روشن تري هستند يا اختلاف سمتشان زياد است، انتظار داشت در شرايط خوب رصدي دقايقي قبل از غروب خورشيد هلال ماه رويت شود. در حال حاضر رويت هلال ماه شامگاهي به دو صورت رصد مي شوند، با چشم غير مسلح و با چشم مسلح، با پيشرفت فناوري در دهه هاي اخير هلال هاي متعددي با چشم مسلح رويت شده اند که در بعضي مواقع با رويت آن، يک روز زودتر از زماني که ماه با چشم غير مسلح قابل رويت بوده، هلال رويت شده است. اما تعداد آن در يک سال قمري به اندازه اي نيست که تصور کنيم هر ماه مي توان هلال را با ابزار ديد، اما اين واقعيتي است انکارناپذير که براي رصد اين دو هلال بايد تفاوت اساسي قائل شد. زيرا هرگز نمي توان تصور کرد ميزان توانايي چشم انسان با ابزاري که مي تواند ده ها برابر هلال را بزرگ تر و واضح تر کند، يکي باشد.
رويت هلال با چشم غير مسلح
بديهي است رويت هلال با چشم غير مسلح تابع شرايط خاص خودش از جمله مهم ترين پارامترها (ارتفاع و بخش درخشان) آن مي باشد. هر چند که پارامترهاي ديگري نيز دخيل هستند. در گذشته اخترشناسان از معيار بعد معدل و بعد سواء سود مي جستند. البته افراد ديگري نيز بودند که از شرايط و پارامترهاي ديگري در محاسبات خود استفاده مي کردند، اما معروف ترين آن که تا همين چند سال پيش نيز از آن استفاده مي شده و هنوز نيز بعضي از مستخرجين تقويم از آن استفاده مي کنند، معيار بعد معدل و بعد سواء است که اين معيار يک حداقلي براي ثبوت رويت هلال دارد. بدين گونه که اگر هلال ماهي برخوردار از دو مشخصه بعد معدل 10 درجه و همچنين بعد سواء 10 درجه باشد، هلال در شرايط مناسب رصدي، با چشم غير مسلح ديده خواهد شد. برخي 9 و 11 و حتي تعدادي از اخترشناسان مقدار 8 و 12 را نيز حد رويت با چشم غير مسلح مي دانستند، معيار بعد معدل و سواء يعني همان ارتفاع و اختلاف طول دايره البروجي ماه از خورشيد، اما اين معيار هر چند که رويت نسبتاً قابل قبولي را مطرح مي کند. اما استفاده کلي از معيار بعد معدل و سواء در پاره اي از نقاط هلال ماه را 31 روزه مي کند و اين يکي از اشتباهات اين معيار است. زيرا مي دانيم دوره رويت هلال ماه هرگز کمتر از 29 روز و بيشتر از 30 روز نمي تواند باشد.(در عرض هاي بسيار شمالي و جنوبي اين قاعده مستثني است)
همان طور که اشاره کردم نوري که از هلال ماه به زمين مي رسد، در اولين لحظه ورود به جو زمين دچار تغييراتي خواهد شد. مقداري از آن جذب ذرات شده و مقداري نيز پخش يا پراکنده مي شود و در نهايت نوري که به ما مي رسد باقي مانده نوري است که وارد جو زمين شده، پر واضح است هر چه افق غربي پاک و شفاف باشد نور بيشتري به چشم راصد مي رسد و هر چه افق آلودگي داشته باشد، نور هلال کم مي شود و چه بسا هلالي که به راحتي قابل رويت است در شرايط نامناسب و آلودگي افق هرگز ديده نشود. نوري که از هلال ماه شامگاهي و از افق به چشم ما مي رسد، لايه هاي ضخيم تري را طي کرده کم نورتر يا به عبارتي کم رنگ شده تا به چشمان راصد برسد، پس تابع شرايط خاص خودش مي باشد، اصولاً پيش بيني رويت هلال شامگاهي با چشم غير مسلح از ظرايف خاصي برخوردار است و عوامل مختلفي بر رويت آن اثر گذارند. به عنوان مثال يک هلال جواني را در نظر بگيريم که قابل رويت است و يک فرد با تجربه و تيزبين قاعدتاً بايد آن هلال را با چشم غير مسلح رويت کند، اما کوچک ترين عامل يا عواملي مي توانند مانع از رصد آن هلال شوند، گرد و غبار، رطوبت، فشارهوا، باد، نور اضافي، يا احتمالاً موانع بسيار کم نيز باعث عدم رويت مي گردند. زيرا قوي ترين چشم نيز تا حد مشخصي مي تواند بين نور هلال ماه و نور زمينه آسمان پس از غروب خورشيد را از هم تفکيک کند. لذا به نظر مي رسد رويت يک هلال ماه جوان با چشم غير مسلح ارزش بسيار زيادي را داراست. براي همين است که اين نوع رصد هلال ماه در بين ملل دنيا از توجه خاصي برخوردار است و طبيعي است بيشتر روي آن مطالعه و تحقيق شده باشد چون قدمت طولاني دارد و به نظر اينجانب رکورد رويت هلال با چشم غير مسلح ارزش بسيار زيادي را دارد.
رويت هلال با چشم مسلح
1ــ مي تواند به رصد گر براي رويت هلالي که در مرز ديدن يا نديدن با چشم غير مسلح است کمک کند تا با دقت بيشتري توجه کند آيا واقعاً اين هلال لب مرز را مي توان با چشم غير مسلح رويت کرد يا خير.
2ــ از طرفي هلال ماه در افق قرار دارد و ابزار رصدي به ما کمک مي کند تا هلالي که قرار است فردا شب با چشم غير مسلح ديده شود يک شب زودتر رويت شود، يا هلالي که در لابه لاي غبار و يا رطوبت اسير شده و نمي توان با چشم عادي آن را رصد کرد با ابزار آن را رويت کنيم.
تفاوت ابزارهاي رصد هلال و تفاوت نوع هلال ها
هر چه سن هلال کمتر باشد جدايي زاويه اي آن نيز کمتر مي شود و باز هر چه سن هلال کمتر شود، باز هم جدايي زاويه اي آن کمتر خواهد شد، هرگز با کم شدن سن هلال جدايي زاويه اي آن بيشتر نخواهد شد. اما مي توان هلالي را جست که با سن بيشتر جدايي زاويه اي کمتري را داشته باشد، به عنوان مثال دو هلال با دو جدايي زاويه اي برابر ديده شده اند کدام يک ارزش رصدي بيشتري دارد؟ مسلم است آن هلالي که سن کمتري دارد. حال سؤال ديگري مطرح است همين هلال با دو ابزار مختلف ديده شده و سن آنها نيز با هم يکي است حال کداميک ارزش بيشتري دارد؟ به نظر مي رسد اگر دو رصدگر دو هلال با مشخصه برابري را ديده اند قطعاً ارزش رصدي هلالي که با ابزار متعارف تري رويت شده، ارزش رصدي بيشتري خواهد داشت، پس از سن هلال، دومين پارامتر ارزشمند هلال ماه، جدايي زاويه اي آن است. اما جدايي زاويه اي کم الزاماً هميشه نمي تواند سن هلال را نيز کم کند که در بالا به آن پرداختيم. لذا به همين دليل است که جدايي زاويه اي در مرحله دوم قرار دارد. پارامتر بعدي ارتفاع هلال است که بعضي آن را با مکث ماه برابر مي دانند، که اين دو مطلب هر چند به هم مرتبط اند اما يکي نيستند، و هم چنين پارامترهاي ديگري که در رده هاي بعدي قرار دارند که در مورد آن صحبت خواهيم کرد.
رويت هلال در بامداد
دو رصد هلال شامگاهي و صبحگاهي را نمي توان با هم مقايسه کرد و حد رويت آنها را با هم يکي دانست، مگر با تغيير آن 20 درصدي که در مورد آن صحبت شد و اين تغيير 20 تا 25 درصد مي تواند تفاوت آشکاري بين دو رصد هلال شامگاهي و صبحگاهي داشته باشد که متأسفانه در تمام معيارهاي موجود در جهان استادان محترم بين اين دو نوع هلال تفاوتي قائل نشده اند و جواب مطلوب را نگرفته اند، شايد دليلش اين باشد که رويت هلال شامگاهي در گذشته و در زمان حال بيشتر رصد مي شود و لذا داده هاي بيشتري نيز داشته و اين معيارها بر همان سنت طرح و برنامه ريزي شده اند اميدواريم رصدگران محترم اين آزمون و خطا را به دقت بررسي کنند و همان طور که گفته شد، در يک بازه زماني مشخص و طولاني، راصدان مي توانند مرتباً طلوع و غروب خورشيد را در فصول مختلف و همچنين در مکان هاي مختلف رصد کنند (از نظر آزمودن پاکي افق صبحگاهي و شامگاهي)، و براي نتيجه بهتر و مقايسه بين آنها از آن فيلم يا عکس تهيه کنند، به دقت ميزان رطوبت و ميزان آلودگي (غبار) را بسنجند، هلال هاي مختلفي را رصد کنند و توجه داشته باشند. رصد يک دوره 19 ساله که ميل ماه از به اضافه و منهاي حدود 18 درجه تا به اضافه و منهاي 29 درجه تغييرات دارد بهترين راه ممکن خواهد بود. اين 11 درجه تغييرات ميل ماه است که به رويت هلا ماه پيچيدگي و زيبايي خاصي را تحميل مي کند.
رويت هلال قبل از غروب خورشيد رويت هلال با چشم غيرمسلح
اين نوع رصد به دو صورت رويت هلال در روز قبل از مقارنه و يا بعد از مقارنه صورت مي گيرد، رصدگران به خوبي آشنا هستند زماني که مي خواهيم هلال در روز را با چشم غيرمسلح رويت کنيم با دو حالتي که گفته شد مواجه مي شويم.
زماني هلال در روز شناخته شود که حداقل ارتفاع خورشيد از افق 20 درجه باشد، آن هم دلايلي دارد. اولاً در ارتفاع 20 درجه شدت نور خورشيد تقريباً به اندازه اي رسيده که نور را پراکنده کرده و رصدگر نتواند به راحتي هلال را رويت کند تا معناي هلال در روز را داشته باشد. ثانياً هر چه ارتفاع ماه از افق بيشتر باشد اختلاف منظر و شکست نور کمتر مي شود به طوري که از حدود 40 درجه به بعد و با توجه به نوع فصل کاملاً اين تفاوت محسوس است و در سمت الرأس مي توان گفت تفاوت قابل محسوسي بين محاسبه زمين مرکزي و مکان مرکزي براي رويت اجرام سماوي و به خصوص هلال ماه که مورد بحث ما مي باشد نيست و تمامي پارامترها شبيه هم هستند و هر چه به افق نزديک تر شويم پارامترها به جز سن و فاز ماه که اصولاً زمين مرکزي محاسبه مي شوند تغيير مي کنند، در اينجا لازم است نکته اي را يادآور شوم رصدگران دقت کافي را داشته باشند، ممکن است ضخامت مياني يک هلال با توجه به اين که در سمت الرأس و يا نزديکي آن قرار گرفته به اندازه هاي باشد که تصور شود هلال را مي توان ديد ولي عملاً هلال ديده نمي شود دليل آن نيز مشخص است سن و فاز ماه تابع محاسبات زمين مرکزي است و در سمت الرأس تقريباً ضخامت مياني در هر دو مختصات با هم برابرند که البته در اکثر مواقع ضخامت مياني در مختصات مکان مرکزي بيشتر است اما فاز ماه در هر دو مختصات با هم برابرند لذا يک رصدگر بيشتر از اين که به ضخامت هلال فکر کند بايد به بخش درخشان آن فکر کند، لذا ممکن است يک رصدگر به تصور اين که ضخامت مياني در حد قابل قبولي است به دنبال هلال ماه باشد و چه بسا هلال ماه گرفتار دوربين و يا تلسکوپ شده اما ديده نمي شود در اينجاست که بايد به بخش روشن يا همان فاز ماه توجه داشت، درست است که جدايي زاويه اي و ضخامت ماه نويد يک رويت خوب را مي دهد اما کمي فاز ماه يا همان بخش درخشان ماه رصدگر را از ديدن هلال در روز محروم مي سازد.
رويت هلال با چشم مسلح
کدام هلال در روز بهتر ديده مي شود؟
الف ــ در هم ارتفاعي که معمولاً در سمت الرأس اين اتفاق مي افتد، اختلاف سمت ماه و خورشيد به حداکثر مي رسد که کمک بسيار ارزشمندي براي رصدگر است تا بهتر و راحت تر هلال ماه را در روز رويت کند.
ب ــ زوايه تابش نور خورشيد به ماه طوري است که طول کمان بيشتري از ماه قابل رويت است.
پ ــ در سمت الرأس آسمان شفاف تر و اختلاف منظر و شکست نور يا وجود ندارد يا بسيار اندک است.
ت ــ چشمان رصدگر خسته نمي شود، نور خورشيد به خاطر هم ارتفاع بودن مانع از رويت نيست، در رصد در روز کمترين غفلت صدمات جبران ناپذيري را به همراه خواهد داشت. لذا در اين زمان کمتر به چشم و ابزار آسيب مي رسد و البته دلايل ديگري نيز وجود دارد.
تفاوت بين هلال ها چيست؟
رکورد داران رويت هلال در ايران
1ــ استاد قاضي ميرسعيد، ايشان در بين راصدان اين پديده رکورد دار ايران و جهان هستند.
2ــ استاد ابراهيم سراجي
3ــ استاد بوجمهراني
4ــ استاد حسن زاده آملي
5 ــ استاد نيري
منبع: دانشمند، شماره 576
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}